نوامبر
07

می دانی چیست؟

بعضی ها شبیه یک انجیر رسیده می مانند که یکهو از آسمان می افتند در دامن رنگ و وارنگ زندگی ات آن قدر بی هوا که اصلا نمی دانی چه شد …
چگونه شد اصلا خودت را میزنی به کوچه علی چپ و از بودنش لذت می بری.
بعضی ها شبیه عطر بهارنارنجی هستند در کوچه پس کوچه های پیچ در پیچ دلت.
نفس میکشی.
آن قدر عمیق که عطر بودنشان را تا آخرین ثانیه عمرت در ریه هات ذخیره کنی.
بعضی ها شبیه ماهی قرمز کوچکی هستند که افتاده اند در تنگ بلورین روزگارت،
جانت را با جان و دل در هوایشان تازه می کنی.
بعضی ها اصلا چرا باید از در و دیوار مثال بزنیم؟
بعضی ها آرامش مطلقند لبخندشان..
تلالو برق چشمانشان صدای آرامشان اصلِ کار …
تپش قلبشان…
انگار که یک دنیا آرامش را به رگ و ریشه ات تزریق می کند و آنقدر عزیزند…
آن قدر بکرند…
که دلت نمی آید حتی یک انگشتت هم بخورد بهشان…
می ترسی تمام شوند و تو بمانی و یک دنیا حسرت بعضی ها بودنشان …
همین ساده بودنشان .. .
همین نفس کشیدنشان یک عالمه لبخند می نشاند روی گوشه لبمان اصلا خدا جان …………
در خلقت بعضی ها سنگ تمام گذاشته ای،
سایه شان کم نشود از روزگارمان.

هیچ دیدگاه

دیدگاهتان را بفرستید

دیدگاهی داده نشده است.

خوراک دیدگاه ها   نشانی بازتاب

دیدگاهتان را بیان کنید.