مارس
27

به قومی مبتلا شدیم که …..

دکتر خلیل رفاهی در کتاب گردش ایام می گوید :

زمانی در قم طلبه بودم به علت خامی و بی ارتباطی با جامعه معتقد بودم، فقط کسی که در قم باشد و روحانی نیز باشد، با فضیلت است !
اما وقتی در دوره ای که دانشگاه تهران بودم با اشخاص با فضیلت رو به رو شدم.
فهمیدم که در خارج از قم و در افراد غیر روحانی افراد ارزشمند وجود دارد ، اما !!!
باز شیعه بودن را شرط اصلی می دانستم !
بعد با سفر به کشورهای عربی فهمیدم که بین سایر فرقه اسلامی هم انسان ارزشمند یافت می شود.
پس از سفر به اروپا به این نکته واقف شدم که در بین سایر ادیان نیز انسان ارزشمند هست
ولی در چین حادثه ای برایم رخ داد که فهمیدم فضیلت و انسانیت به زبان و مکان و نژاد و مذهب و رنگ نیست.
برای غذا به رستورانی بزرگ و شلوغ در هنگ کنگ رفتم و به جاهای دیگر سری زدم.
چند ساعت بعد ناگهان یادم آمد که ساکم را که تمام زندگیم داخل آن بود در آن رستوران جا گذاشته ام !
با عجله برگشتم و با کمال ناباوری دیدم ساکم همانجاست و پیرمردی کنار آن نشسته ! !
او گفت : وقتی دیدم ساکت را فراموش کردی با اینکه وقت دندانپزشکی داشتم ماندم تا برگردی ! ! !
از او تشکر کردم ولی او به مذهب اعتقادی نداشت.
او به انسانیت معتقد بود.
اینکه ما معابد خود را مقدس می دانیم و معابد دیگران را جاهلانه !
تنها به دلیل اینکه در معبد خود با احساس وارد می شویم و در معبد دیگران با عقل ! !
به قومی مبتلا شدیم که فکر می کنند خدا جز آنها کسی دیگر را هدایت نکرده ! ! !