ژوئن
09

شب آرزوها

امشب شب آرزوهاست

چشماتو ببند

و

آروم بگو :

خدایا من عاشق توام

و به تو نیاز دارم

به قلب من بیا . . . . . . . . . .

prayer1

میگن : شبا فرشته ها ، از آرزوهای آدما ، قصه میگن واسه خدا !

خدا کنه ، همین حالا ، آرزوهای خوب تو گفته بشه پیش خدا !

****************************************

زیبایی زندگی اینه :

بی خبر دعات کنن

نبینی و نگات کنن

ندونی و یادت کنن

و ……….

ارسالی از : تبسم سکوت

———————————————————————————————————————–

وقتی میگن امشب می تونی هرآرزویی داری بگی ،
بغض گلوم رو میگیره!

وقتی یادت میندازن که یکی هست ، یکی هست که صدات رو میشنوه
یکی که توی خلوت اشکات پا میذاره ،
یکی نزدیک تر از اونچه که فکرش رو بکنی!
دستام خالیه! خودم لبریز گناه!
اون میشنوه … همیشه میشنوه… بگو
بگو که چقدر بهش نیاز داری …

خوردی زمین، خسته ای، میخوای دستاتو بگیره و بلندت کنه!
بگو ، هرچی تو دلته… بریز بیرون…فریاد بزن…
خودش گفته!
اون قول داده!

خدایا به حق این شب عزیز همه رو به آرزوهاشون برسون.
خدایا ما را آن ده که آن به.

خدایا شیرینی بخشش و محبتت را به ما بچشان.

اگه امشب دلت تا یه جاهایی پرکشید ما رو هم از یاد نبر!

———————————————————————————————————————–

شب آرزوها…شب عشقبازی ، شب شیدایی ، شبی که تک تک ثانیه های مقدسش ، لحظات معاشقه و نجوا با یگانه معشوق هستیه ! شب دلهایی که لحظه شماری می کنند … برای لحظه های آسمونی !

شب بیداری دل و خفتن دنیای مادی . شبی که درهای آسمان باز میشه و خدای مهربونمون با تمام وجودش بندگانش رو در پناه عظمت و رحمت و محبت و یگانگی خودش در آغوش میگیره . شب برآورده شدن آرزوها !

توی این شب عزیز ، زیارت نامه عشاق امضا میشه . به ضیافت عشق ! . . . جا نمونیم !

یگانه معبودا ! چه شمیم دل انگیزی دارد این اشک آسمانت وچه روح انگیزست این موهبت تو که مهربانانه عطا میکنی و در این لحظات می شود پرواز به سوی یاد تو را با چشمهایمان ببینیم .

گویند درهای آسمان باز است و صدایمان رسا تراز همیشه می رسد. تو که در این لحظات چشم می بندی برهمه خطاهایمان ، پس خواسته دلمان راهم برخواهی آورد .

چه گویم که زبان دراین لحظات واژه هایش را گم می کند . این همه زیبایی ، این همه شور یاد تو ! مگر خواسته ای هم میماند ؟ همین را گویم که دلم را خانه خود کن !

درود به رندی که چون پیاله گرفت                             یاد حریفان خسته جان افتاد

یک شب خنک بارانی مورخه پنجشنبه نوزدهم خردادماه یکهزار و سیصد و نود شمسی در مشهد تحریر شد .

هیچ دیدگاه

دیدگاهتان را بفرستید

دیدگاهی داده نشده است.

خوراک دیدگاه ها   نشانی بازتاب

دیدگاهتان را بیان کنید.