مه
24

ماندن

ماندن همیشه خوب نیست . . .
رفتن همیشه بد نیست . . .
گاهی رفتن بهتر است، گاهی باید رفت . . .
باید رفت تا بعضی چیزها بماند. . .
اگر نروی هر انچه ماندنیست خواهد رفت . . .
اگر بروی شاید با دل پر بروی و اگر بمانی با دست خالی خواهی ماند . . .
گاهی باید رفت و بعضی چیزها که بردنی است با خود برد . . .
مثل یاد، مثل خاطره, مثل غرور. . .
و آنچه ماندنیست را جا گذاشت، مثل یاد، مثل خاطره، مثل لبخند . . .
رفتنت ماندنی می شود، وقتی که باید بروی . . .
و ماندنت رفتنی می شود، وقتی که نباید بمانی . . .
برو و بگذار چیزی از تو بماند که نبودنت را گرانبها کند . . .
برو و بگذار بیش از اینکه رفتنت دردی بر دلی بنشاند، خاطره ای پر حسرت شود . . .
برو و نگذار ماندنت باری بشود بر دوش دل کسی که شکستن غرورت برایش . . .
از شکستن سکوت آسانتر باشد،
فقط کسانى که تو برایشان اهمیت دارى ,
می توانند صداى سکوت تو را بشنوند.

هیچ دیدگاه

دیدگاهتان را بفرستید

دیدگاهی داده نشده است.

خوراک دیدگاه ها   نشانی بازتاب

دیدگاهتان را بیان کنید.