سپتامبر
23

پائیز

حواست هست یک تابستان دیگر هم گذشت و هیچ معجزه ایی نشد ؟؟؟
حالا باید دوباره دلخوش کنیم به پاییز ،
یک پاییز خوشرنگ که زرد و نارنجی نباشد
آبی باشد
لاجوردی باشد
بنفش یاسی باشد حتی ،
یک پاییزی که دلت نگیرد ،
که غروبش غم نداشته باشد ،
که توی کوچه پس کوچه هایش بغض نباشد ،
مهر و آبان و آذرش تو را یاد هیچ خاطرهء خیسی نیندازد ،
که دل کندنش آسان تر از دل بستنش باشد ،
پاییزی که دربند و درکه اش باران خورده نباشد
آفتابی باشد
دلگیر نباشد که عاشق ها را بیچاره تر کند ،
غیر عاشق ها را تنها تر ،
یک پاییز دوست داشتنی که فقط مال من و تو باشد ،
مال ما آدمهای خیالباف رویای شکوفه های بهار نارنج ،
به این امید که این پاییز نه از فاصله خبری باشد،
نه از درد،
نه از زخم ،
نه از جنگ،
نه از فقر ….
به امید پاییزی که وقتی به آخر رسید جوجه ایی از جوجه هایمان کم نشده باشد…
آرزویــــم این است که این پاییز جورِ دیگری بیاید آسمان نه مثل هر سال ،
امسال جـورِ دیگری آبی آفتـاب بر بام خانه هامان جـورِ دیگری بتابد،
ابر‌ی اگــر بارانیست ،
جـورِ دیگری ببارد،
روزگار جـورِ دیگری با ما آدم‌ها ،
جــورِ دیگری باهم زندگی‌‌ها ،
جــورِ دیگری باشند ،
آرزویـــــم این است این پاییز ،
حالمان جورِ دیگری باشد.