جولای
31

قربانی دیگرانیم و جلاد خویش

احتمالا یا شاید ناگزیر، در زندگی لحظه‌ای می رسد که دیگر هیچ چیز خوب نیست، دیگر هیچ چیز مطلوب نیست. این بدحالی گاهی دلیل خارجی دارد، مانند طلاق، ورشکستگی، بیماری شدید یا بدبیاری‌های گوناگون. گاهی هم منشأ آن درونی است و از خویشتن برمی‌خیزد که بسیار بدتر است، چرا که بهانه‌ای برای توجیه آن وجود ندارد. همه چیز در خارج خوب است. موفقیت حاصل است اما در درون احساس شکست باقی مانده و انگار سررشته زندگی از اختیار خارج شده است.

این احساس می‌تواند به شکل یک غم بزرگ، خستگی شدید، تحریک پذیری فزاینده یا بی میلی به زندگی تجلی کند. به قول لئونارد کوهنِ شاعر، احساس می‌کنیم با «شکستی لایزال» روبرو هستیم. احساسی که نمی‌توانیم آن را در درون خود نابود کنیم. احساسی که  ما را می دَرد، خراب می‌کند و زندگی‌مان را قطعه قطعه می‌کند.در این هنگام، وسوسه‌ی بزرگ ایفای نقش قربانی و متهم کردن دیگرانی همچون والدین، فرزندان و حتی حاکمیت بروز می‌کند. به خود می‌گوییم قاعدتا کسی نباید به خودی خود خوشحال یا بدحال شود و در این وضعیت غم انگیز دیگران هم نقشی دارند.

اما با نگاه به درون خودمان می‌توانیم این تصویر را وارونه کنیم. بله ما قربانی هستیم اما قربانی خودمان. می‌توانیم ببینیم که این خودمانیم که دیوارهای زندانمان را ساخته‌ایم و تا چه حد به زندگی خود پشت کرده‌ایم و با نادانیِ خود، درباره آنچه هستیم، مواجه شویم.

در واقع احوال ما به طور اتفاقی تغییر نکرده، همانگونه که طلاق، بیماری شدید یا حوادث ناگوار هم اتفاقی رخ نمی‌دهند. کم کم پی خواهیم برد که جریانی درونی که غالبا ناخودآگاه نیز هست، کشتی زندگی ما را غرق کرده است. عوامل خارجی تنها آن را آشکار می‌کنند. یعنی آنچه را در تاریکی وجود ما خفته است، ظاهر می‌کنند.

شاید از رخداد چنین وضعی ناراضی باشیم اما می‌توانیم از آنچه در این پرده دری ناگهانی زاده می‌شود، یعنی آگاهی، به عنوان مرحله نخست تلاش برای غلبه بر مشکلات استفاده کنیم.

کتاب قربانی دیگرانیم و جلاد خویش، با بهانه قراردادن یک اسطوره ی مصری به بررسی روانشناسانه احساسِ قربانی بودن می‌پردازد. این کتاب به طور مستقیم شما را مورد خطاب قرار می‌دهد و بر تاریکخانه وجود شما نور می‌افکند. دیدن آنچه در درون خود دارید و آگاهی از  انگیزه‌های ناخودآگاه تان آسان نخواهد بود. روشن شدن همراه با رنج است. اما روشن شدن آغاز تغییر است.

از کتاب: قربانی دیگرانیم و جلاد خویش

اثر: گی کورنو