دسامبر
10

عشق مرد از نگاه دکتر شریعتی

مرد ها در چار چوب عشق٬ به وسعت غیر قابل انکاری نا مردند!
برای اثبات کمال نا مردی آنان٬
تنها همین بس که در مقابل قلب ساده و فریب خورده ی یک زن ٬
احساس می کنند مردند.
تا وقتی که قلب زن عاشق نشده ٬
پست تر از یک سگ ولگرد٬
عاجز تر از یک فقیر و گدا تر از همه ی گدایان سامره.
پوزه بر خاک و دست تمنا به پیشش گدایی میکنند
اما وقتی که خیالشان از بابت قلب زن راحت شد ٬
به یک باره یادشان می افتد که خدا مردشان آفرید!!

و آنگاه کمال مردانگی را در نهایت نا مردی جست و جو میکنند…

«دکتر علی شریعتی »





دسامبر
10

سوگند به اسب و زیتون و ماه

خداوند گفت: سوگند به اسبان دونده ای که نفس نفس می زنند؛

سوگند به اسبانی که به سم از سنگ آتش می جهانند؛

اسبان شنیدند و چنین شد که بی تاب شدند و چنین شد که دویدند،

چنان که از سنگ آتش جهید.

اسبان تا همیشه خواهند دوید از اشتیاق آن که خدا نام شان را برده است؛

خداوند گفت: سوگند به انجیر و سوگند به زیتون.

و زیتون انجیر شنیدند چنین شد که رسم روییدن پا گرفت و سبزی آغاز شد

و چنین شد که دانه شکفتن آموخت و خاک رویاندن

و چنین شد که انجیر جوانه زد و زیتون میوه داد؛

خداوند گفت: سوگند به آفتاب و روشنی اش.

سوگند به ماه چون از پی آن بر آید

سوگند به روز چون گیتی را روشن کند

و سوگند به شب چون فرو پوشد و

سوگند به آسمان و سوگند به زمین؛

آن ها شنیدند و چنین شد که آفتاب بالا آمد و ماه از پی اش.

و چنین شد که روز روشن شد و شب فرو پوشید.

و چنین شد که آسمان بالا بلند شد و زمین فروتن؛

و انسان بود و می دید که خداوند به اسب و به انجیر قسم می خورد،

به ماه و به خورشید و به هر چیز بزرگ و کوچک؛

و آن گاه دانست که جهان معبدی مقدس است و هر چه در آن است متبرک و مبارک است؛

پس انسان مومنانه رو به خدا ایستاد و تقدیس کرد اسب و زیتون و ماه را، آفتاب را و انجیر و آسمان را…؛

از کتاب : بال هایت را کجا جا گذاشتی؟ نوشته : عرفان نظرآهاری