مارس
11

زندگی به تدریج اتفاق می افتد

اگر یک قورباغه تیزهوش و شاد را بردارید و داخل یک ظرف آب جوش بیندازید،قورباغه چکار می کند؟
بیرون می پرد! در واقع قور باغه فورا به این نتیجه می رسد که لذتی در کار نیست و باید برود!
حالا اگر همین قورباغه یا یکی از فامیل هایش را بردارید و داخل یک ظرف آب سرد بیندازید و بعد ظرف را روی اجاق بگذارید و به تدریج به آن حرارت بدهید،قورباغه چکار می کند؟
استراحت می کند…..چند دقیقه بعد به خودش می گوید: ظاهرا آب گرم شده است و تا چشم به هم بزنید یک قورباغه آب پز آماده است…!
نتیجه اخلاقی داستان!
زندگی به تدریج اتفاق می افتد. ما هم می توانیم مثل قورباغه داستانمان ابلهی کنیم و وقت را از دست بدهیم و ناگهان ببینیم کار از کار گذشته است.
همه ما باید نسبت به جریانات زندگیمان آگاه و بیدار باشیم.
سوال:
اگر فردا صبح از خواب بیدار شوید و ببینید که بیست کیلو چاق شده اید، نگران نمی شوید؟
البته که می شوید! سراسیمه به بیمارستان تلفن می زنید:” الو،اورژانس،کمک،کمک من چاق شده ام! ”
اما اگر همین اتفاق به تدریج رخ بدهد، یک کیلو این ماه،یک کیلو ماه آینده و….آیا باز هم همین عکس عمل را نشان می دهید؟
نه! با بی خیالی از کنارش می گذرید.
برای کسانی که ورشکست می شوند، اضافه وزن می آوررند یا طلاق می گیرند، یا آخر ترم مشروط می شوند!
این حوادث دفعتا اتفاق نمی افتد. یک ذره امروز،یک ذره فردا و سرانجام یک روز هم انفجار.. و سپس ……..
می پرسیم: “چرا این اتفاق افتاد؟”
زندگی ماهیت انبار شوندگی دارد. هر اتفاقی به اتفاق دیگر افزوده می شود، مثل قطره های آب که صخره های سنگی را می فرساید.
اصل قورباغه ای به ما هشدار می دهد، که مراقب تمایلات خود باشیم . ما باید هر روز این پرسش را برای خود مطرح کنیم: دارم به کجا می روم؟ آیا من سالمتر،مناسب تر، شادتر و ثروتمندتر از سال گذشته ام هستم؟
و اگر پاسخ منفی است، بی درنگ باید در کارهای خود تجدید نظر کنیم.

(برگرفته از کتاب آخرین راز شاد زیستن- اندرو متیون)

هیچ دیدگاه

دیدگاهتان را بفرستید

دیدگاهی داده نشده است.

خوراک دیدگاه ها   نشانی بازتاب

دیدگاهتان را بیان کنید.