فوریه
19

انسان”معتقد” و نه “اندیشمند”، مدام فراموش می کند که همواره در معرض درنده ترین دشمن خود یعنی “شک” قرار دارد، زیرا در جایی که “اعتقاد” حاکم است، شک همیشه در کمین است. برعکس، برای انسانی که می اندیشد، شک حضوری خوشآیند است، زیرا برای وی گامی با ارزش به سوی شناختی بهتر است. تنهایی از آن نیست که آدم نتواند چیزهایی را منتقل کند که مهم می پندارد. از این است که آدم صاحب عقایدی باشد که برای دیگران پذیرفتنی نیست. اگر انسانی بیش از دیگران بداند، تنها می شود.

از: نامه های یونگ درباره افسردگی
اثر: کارل گوستاو یونگ

هیچ دیدگاه

دیدگاهتان را بفرستید

دیدگاهی داده نشده است.

خوراک دیدگاه ها   نشانی بازتاب

دیدگاهتان را بیان کنید.